AbiDic.com
  • دیکشنری

to push through

to pʊʃ θɹu


فارسی

1 عمومی:: بزور(بپایان‌رساندن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TO PULL TOGETHER
TO PULL UP
TO PULP COFFEE BEANS
TO PUMP DRY
TO PUNCH A HOLE IN
TO PURGE A WAY
TO PURIFY FROM SIN
TO PURIFY THE PERSON
TO PURSUE A PLAN
TO PURSUE PLEASURE
TO PUSH A WAY
TO PUSH BACK
TO PUSH DOWN
TO PUSH OFF
TO PUSH OUT
TO PUSH THROUGH
TO PUT A BOUT
TO PUT A BOUT A HORS
TO PUT A BULLET THRO
TO PUT A NOTICE ON A
TO PUT A PATCH ON A
TO PUT A PERIOD TO
TO PUT A PREMIUM ON
TO PUT A SLUR ON ANY
TO PUT A STITCH
TO PUT A STOP TO
TO PUT A WAY
TO PUT A WAY CHILDIS
TO PUT AN END TO
TO PUT ANY ONE DOWN

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط