دیکشنری
water colour
wɔtəɹ kʌləɹ
فارسی
1
عمومی
::
رنگاب، ابرنگ، نقاشیابرنگی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WATER BAPTISM
WATER BEARING FORMATIONS
WATER BED
WATER BINDING CAPACITY (WBC)
WATER BODY
WATER BORNE
WATER BOY
WATER BUFFALO
WATER CAR
WATER CARRIAGE
WATER CARRIER
WATER CATCHMENT AREAS
WATER CEMENT RATIO
WATER CHESTNUT
WATER CLOSET
WATER COLOUR
WATER COLUMN
WATER CONTAINING MINERALS
WATER COOLING HEAT SINK
WATER COURSES
WATER CRESS
WATER CURE
WATER CYCLE OBSERVATION MISSION
WATER DEGRADATION
WATER DEMAND
WATER DISCHARGE
WATER DIVIDE LINE
WATER DOG
WATER DOWN
WATER DRIVE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید