گزارش خطا در معنی کلمه 'supplier'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تهیه‌ كننده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: عرضه‌کننده

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: متصدی‌ ملزومات‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: رساننده‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: كارپرداز

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: تامین‌کننده

واژگان شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: تامین کننده

شبکه مترجمین ایران

8 حقوق:: تأمین‌کننده

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. big, largest, leading, main, major, principal | small | sole | reliable | external, foreign, outside, overseas | local | independent | mail-order | agricultural, arms, component, equipment, food, software, etc. | electricity, gas, oil PREP. ~ to the leading arms supplier to the rebel forces

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :