گزارش خطا در معنی کلمه 'suppression'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: فرونشانی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: توقیف‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: جلوگیری‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: موقوف‌ سازی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. total | bloody, brutal, violent PREP. during/in the ~ of He was injured in the bloody suppression of the uprising.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :