گزارش خطا در معنی کلمه 'surround'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: محاصره‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: احاط‌ه‌ شدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: احاط‌ه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: فرا گرفتن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. completely, entirely, totally | almost, virtually | quickly | immediately Will found himself immediately surrounded by screaming fans. the immediately surrounding area PREP. with They surrounded the building with tanks and armoured vehicles.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb encircled: We were surrounded by the enemy.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :