گزارش خطا در معنی کلمه 'swan'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پرسه‌ زدن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: متعجب‌ شدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: دجاجه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: قو

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: اظ‌هار كردن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: (ج‌ش‌) قو

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. black, white | graceful SWAN + VERB glide, swim | fly | land | hiss

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun type of bird: A swan swam by our boat in the lake.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :