گزارش خطا در معنی کلمه 'sweater'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ژاكت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پلوور

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: عرق‌ گیر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: كسیكه‌ عرق‌ میكند

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun pullover: He wore a blue sweater.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. chunky, heavy, thick | light, thin | baggy, sloppy | warm | high-necked, polo-neck, roll-neck, turtleneck, V-neck | hand-knitted, knitted | cashmere, wool, woollen | cricket | Aran, Fair Isle VERB + SWEATER pull on | peel off | knitCLOTHES

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :