گزارش خطا در معنی کلمه 'symmetry'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مراعات‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تقارن

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: هم‌ اراستگی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: قرینه‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: تناسب‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: تقارن‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: هم‌ جور

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. perfect, pleasing VERB + SYMMETRY break, destroy The trees break the symmetry of the painting. PREP. ~ between the symmetry between different forces PHRASES an axis/a line of symmetry

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :