گزارش خطا در معنی کلمه 'tardy'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دارای‌ تاخیر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دیر اینده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تنبل‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: كندرو

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: كند

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: سست‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: دیر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. occurring or arriving late: He was often tardy to his classes.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :