گزارش خطا در معنی کلمه 'task force'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general::   noun ADJ. special | government, presidential, etc. | naval, police, etc. | health, housing, etc. VERB + TASK FORCE create, establish, form, set up | lead TASK FORCE + NOUN team PREP. ~ on The government has set up a special task force on health care reform.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :