گزارش خطا در معنی کلمه 'teens'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سنین‌ 31 تا 91

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نوجوان‌ ده‌ تا 91 ساله‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ده‌ تانوزده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. early a girl in her early teens | late | mid VERB + TEENS reach He didn't want to share a room with his brother once he reached his teens. PREP. during your ~ His parents divorced during his teens. | in your ~ All my children are in their teens. | since your ~ She's had skin problems since her teens.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :