گزارش خطا در معنی کلمه 'temperamental'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مزاجی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: خویی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خلقی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, seem | become, get ADV. highly, very Actors have the reputation of being highly temperamental. | a bit, quite

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :