گزارش خطا در معنی کلمه 'tenor'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: رویه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مفاد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تمایل‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: صدای‌ زیر مردانه‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: نیت‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: فحوا

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun male singing voice/singer ADJ. celebrated, famous, great | high | operatic VERB + TENOR sing We persuaded Jake to sing tenor (= sing the tenor part). TENOR + VERB sing Three celebrated tenors sang at the president's inauguration. TENOR + NOUN voice | part, solo | register atmosphere/feeling ADJ. even Nothing ever changes the even tenor of life in our village. | general, whole The whole tenor of the meeting was very positive.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :