گزارش خطا در معنی کلمه 'bonnet'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: درپوش

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: کلاهک دودکش

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: کلاه سرگذاشتن

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: كلاهك‌ دودكش‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: سرپوش‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: نوعی‌ كلاه‌ بی‌ لبه‌ زنانه‌ ومردانه‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: سرپوش هرچیزی

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: see BEE IN ONE'S BONNET.

American Heritage Idioms

2 general:: noun head covering: She wore a beautiful blue bonnet. noun hood of car (British term): He checked under the bonnet for trouble.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :