گزارش خطا در معنی کلمه 'bookkeeping'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دفتر داری‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دفترداری

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: دفترداری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun ADJ. double-entry | routine, simple VERB + BOOKKEEPING do I run the shop and my wife does the bookkeeping. BOOKKEEPING + NOUN entry | system

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :