گزارش خطا در معنی کلمه 'thinker'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: فكر كننده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: متفكر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: فكور

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: اندیشمند

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: متفکر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. great, leading Einstein was one of the world's greatest thinkers. | deep, profound, serious | clear, logical | lateral | quick | creative, original | strategic | political, religious, scientific, etc. | conservative, liberal, radical, etc. | Christian, Marxist, western, etc. PREP. ~ on a leading thinker on constitutional law

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :