گزارش خطا در معنی کلمه 'threadbare'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مندرس‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: (در مورد پارچه‌) نخ‌ نما

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | wear sth The carpets had worn rather threadbare. ADV. a little, rather

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :