گزارش خطا در معنی کلمه 'tint'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دارای‌ ته‌رنگ‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: رنگ‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: رنگ‌ مختصر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: سایه‌ءرنگ‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ته‌ رنگ‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. rich | blue, bluish, etc. | autumn The fabrics were mainly in rich autumn tints, reds and oranges. PREP. ~ of The branches of the trees were barely showing their first tint of green.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun a slight coloration: We added a tint of blue to the white paint.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :