گزارش خطا در معنی کلمه 'to'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
prep. towards: We went to the city. prep. reaching: It cut him to the bone. prep. at point of: They starved to death.
Simple Definitions
2
general::
prep. regarding: He was deaf to my plea. prep. before: The time is ten to five. prep. until: We worked from nine to five. prep. for purpose of: He went out to lunch. prep. in honor of: We drank a toast to our leader.
Simple Definitions