گزارش خطا در معنی کلمه 'bouquet'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دسته‌ گل‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: گلدسته

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. huge, large | small | bridal, wedding VERB + BOUQUET carry | send (sb) PREP. in a/the ~ Are there any roses in your bouquet? | ~ of He sent her a large bouquet of wild flowers.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun cluster of flowers: They presented her with a bouquet of roses.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :