گزارش خطا در معنی کلمه 'brag'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: لاف‌ زدن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: لاف زدن

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بالیدن

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: باتکبر هرف زدن

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: فخركردن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: بالیدن‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: باتكبر راه‌ رفتن‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: لاف

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: بادكردن‌

شبکه مترجمین ایران

10 عمومی:: فخر کردن

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun to talk boastfully; self-admiring speech: He continued to brag about his time in the army.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :