گزارش خطا در معنی کلمه 'to pieces'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Into fragments, disorganized, or confused, as in I tore his argument to pieces. This metaphoric term has been so used since about 1600. Also see GO TO PIECES; PICK APART (TO PIECES); THRILL TO PIECES.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :