گزارش خطا در معنی کلمه 'brandish'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
1
عمومی::
زرق وبرق دادن (شمشیر)
شبکه مترجمین ایران
2
عمومی::
باهتزاز دراوردن (شمشیر
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
verb to wave or flourish menacingly: The robber brandished a gun during the crime.
Simple Definitions