گزارش خطا در معنی کلمه 'brazen'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (مج) بی‌ شرم‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بی‌ باك‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بی‌ پروایی‌ نشان‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: برنجی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: brazen sth out [ M ] to act confidently and not admit that a problem exists • I decided to brazen it out and hoped they wouldn't notice the scratch on the car.

Cambridge-Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :