گزارش خطا در معنی کلمه 'token'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 کامپیوتر و شبکه:: token

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: معجزه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: نشانه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نشان‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: علامت‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: نشانی‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: رمز

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: یادگاری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun coin: You need a bus token. noun reminder: This is a token of my trust.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. good luck, love PREP. in ~ of She presented them with a small gift in token of her thanks. PHRASES (as) a token of appreciation/friendship/respect We hope you will accept this book as a small token of our appreciation.

Oxford Collocations Dictionary

3 general:: see BY THE SAME TOKEN; IN TOKEN OF.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :