گزارش خطا در معنی کلمه 'toleration'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بردباری‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تحمل‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مدارا

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ازادی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ازادمنشی‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: ازادگی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. religious QUANT. degree, measure Religious minorities were allowed a wide measure of toleration. PREP. ~ for He preached toleration for all religions.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :