گزارش خطا در معنی کلمه 'topless'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بی‌ نوك‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: (مج) بی‌ انتها

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بی‌ قله‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بی‌ سر

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: (لباس‌ شنای‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, go, perform, pose, sunbathe Do you dare to go topless on the beach? There were rumours that she had posed topless for a magazine. | show sb

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :