گزارش خطا در معنی کلمه 'tornado'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ط‌غیان‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: هیجان‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: گردباد

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: توفان‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun TORNADO + VERB hit sth, strike sth The town was hit by a tornado last night. | damage sth, destroy sth, devastate sth PREP. in a/the ~ The building was badly damaged in a tornado.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :