گزارش خطا در معنی کلمه 'trainee'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كار اموز

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: فرهیختگر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. management, teacher | graduate Many companies recruit graduate trainees to train as managers. VERB + TRAINEE employ, recruit, take on TRAINEE + VERB work TRAINEE + NOUN accountant, dealer, manager, nurse, solicitor, teacher PREP. as a ~ She joined as a management trainee.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :