گزارش خطا در معنی کلمه 'transmute'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تغییر شكل‌ دادن‌ قلب‌ ماهیت‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تبدیل‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): transmute something (from something) ((in)to something) to change something from one thing into another. • Do you believe that it is possible to transmute gold into lead? • No, you cannot transmute one metal into another.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :