گزارش خطا در معنی کلمه 'transpose'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 کامپیوتر و شبکه:: ترانهاده

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ترانهادن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پس‌ و پیش‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: (ر)

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ترانسپوزه

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: پس‌ وپیش‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: مقدم‌ وموخر كردن‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: قلب‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): transpose something (from something) ((in)to something) to change something, usually in music, from one musical key to another. • Can you transpose this from F-sharp to a higher key? • It would be easy to transpose it into a higher key.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :