گزارش خطا در معنی کلمه 'trek'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سفر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بازحمت‌ حركت‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: باسختی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: كوچ‌ مسافرت‌ باگاری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. long, marathon | 100-kilometre, 20-mile, etc. | 3-day, 10-hour, etc. | arduous, hard VERB + TREK go on, make, take The family made the long trek west in 1890. PREP. on a/the ~

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :