گزارش خطا در معنی کلمه 'tribe'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (درجمع‌) قبایل‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ط‌ایفه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تبار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ایل‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: قبیله‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: عشیره‌

شبکه مترجمین ایران

7 معارف اسلامی و الهیات:: طایفه

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. aboriginal, indigenous, native | desert, forest, hill | nomadic | backward, primitive | barbaric, hostile, warring VERB + TRIBE belong to PHRASES a member of a tribe

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun clan: They were a fierce tribe of Indians.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :