گزارش خطا در معنی کلمه 'truancy'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: وقت‌ گذرانی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ط‌فره‌ زنی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: گریز

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: پرسه‌ زنی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. persistent VERB + TRUANCY combat, tackle measures to combat persistent truancy in our schools | reduce | condone parents who condone their children's truancy TRUANCY + NOUN level, rate

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :