گزارش خطا در معنی کلمه 'trumped up'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ناروا

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بیمورد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: نادرست‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: جعلی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: خلاف‌ واقع‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): trumped up 1. heavily promoted; overly praised. (Hyphenated before nominal.) • I don’t care for trumpedup stuff like that movie. • That movie was so trumped up. I expected to see something much better than it turned out to be. 2. made-up; contrived. • They put Larry in the slammer on some trumped-up charge. • It was a silly, trumped-up idea. Just forget it.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :