گزارش خطا در معنی کلمه 'tub'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: وان‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تغار چوبی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: حمام‌ فرنگی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تغار رخت‌ شویی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: وان

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: ط‌شت‌

شبکه مترجمین ایران

7 مکانیک:: دیگ

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. bath (also bathtub) | hot VERB + TUB lie in, soak in I love soaking in a hot tub. | climb/get in | climb/get out of

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun wash pan: We washed the clothes in a tub.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :