گزارش خطا در معنی کلمه 'umpire'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: داور

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: حكمیت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سرداور

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: سرحكم‌ (hakam)

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: داوری‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: داور مسابقات‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun person appointed to rule on plays: Umpires are required in professional baseball.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :