گزارش خطا در معنی کلمه 'unbroken'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (unbroke) رام‌ نشده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مسلسل‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سوقان‌ گیری‌ نشده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | remain ADV. almost, largely, virtually a tradition of government involvement which remained virtually unbroken until the 1990s

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :