گزارش خطا در معنی کلمه 'undecided'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: نامعلوم‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: مردد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: دودل‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be, feel, seem, sound | remain | leave sth The question cannot be left undecided. ADV. very | quite | still | as yet She is as yet undecided in which direction she wants to make her future career. PREP. about He is still undecided about what to do. | as to They are undecided as to whether to buy a new car. | on The government remains undecided on this issue.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :