گزارش خطا در معنی کلمه 'brilliance'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زیركی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: استعداد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تابش‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: برق‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: درخشندگی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. great, sheer | academic, intellectual, technical QUANT. flash There were flashes of brilliance from several of the players. PREP. with ~ He played with great brilliance.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :