گزارش خطا در معنی کلمه 'unexpected'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: غیره‌ مترقبه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ناگاه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: غیرمنتظ‌ره‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. unforeseen: This was an unexpected pleasure.

Simple Definitions

2 general::   adj. VERBS be ADV. most, very Help came from a most unexpected quarter. | completely, quite, totally, wholly | not entirely His death was not entirely unexpected. | rather, somewhat It happened in rather unexpected circumstances.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :