گزارش خطا در معنی کلمه 'unpaid'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پرداخت‌ نشده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | remain | leave sth customers who leave their bills unpaid till the last minute ADV. virtually the virtually unpaid labour of large peasant families

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :