گزارش خطا در معنی کلمه 'unscrupulous'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بی‌ مرام‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بی‌توجه‌ به‌ نیك‌ و بد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بی‌ پروا

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, seem | become ADV. completely, quite, thoroughly In his desire for power, he has become thoroughly unscrupulous. | pretty

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :