گزارش خطا در معنی کلمه 'upgrade'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بهبود امكانات‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بط‌رف‌ بالا

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سربالایی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بالا بردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: از درجه‌ بالا

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: ترفیع‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. significantly, substantially | constantly We are constantly upgrading our software to meet customers' needs. PREP. from, to customers who want to upgrade from version 4.2 to version 4.5 | with All the machines can be upgraded with the new processors.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: Phrase(s): upgrade someone or something to something to raise someone or something to a higher grade or rank. • Please upgrade me to first class. • They upgraded the terrorist alert status to red.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :