گزارش خطا در معنی کلمه 'uproar'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: همهمه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: شورش‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بلوا

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: غوغا

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: هنگامه‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: غریو

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: داد وبیداد

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun commotion: The uproar was deafening.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. great | mild | emotional VERB + UPROAR cause, provoke PREP. amid (an/the) ~ The trial proceeded amid uproar. | in (an/the) ~ Financial markets were in uproar after the crash of the rouble. The classroom was in an uproar. | ~ over There was a great uproar over plans to pull down the old library.

Oxford Collocations Dictionary

3 general:: see MAKE A SCENE (AN UPROAR).

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :