گزارش خطا در معنی کلمه 'upward'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (upwards) بالایی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: روبترقی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بط‌رف‌ بالا

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: روببالا

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. to higher place: He has upward mobility. adv. higher: Prices have moved upward.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :