گزارش خطا در معنی کلمه 'utensil'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ظ‌روف‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: وسایل‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: لوازم‌ اشپزخانه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: اسباب‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun instruments, implements used in a kitchen: Good cooks need good utensils.

Simple Definitions

2 general:: noun pot: We will need a cooking utensil.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :