گزارش خطا در معنی کلمه 'vaccination'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: واكسن‌ زنی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ابله‌ كوبی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تلقیح‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. flu, measles, rubella, smallpox, etc. VERB + VACCINATION have | give sb VACCINATION + NOUN campaign, programme PREP. ~ against a vaccination against tetanus

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :