گزارش خطا در معنی کلمه 'varied'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گوناگون‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: متنوع‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: دارای‌ رنگهای‌ گوناگون‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: رنگارنگ‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | become | remain ADV. enormously, extremely, highly, immensely, richly, tremendously, very, widely, wonderfully a richly varied cultural life | endlessly, infinitely an endlessly varied repertoire of songs | increasingly | quite | enough, sufficiently PHRASES many and varied The opportunities the job offers are many and varied.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :