گزارش خطا در معنی کلمه 'violate'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: هتك‌ احترام‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: شكستن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تجاوز كردن‌ به‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نقض‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb disobey: You must not violate the laws.

Simple Definitions

2 general::   verb ADV. flagrantly, shamelessly They have flagrantly violated the treaty. | systematically | brutally The peace of the island community had been brutally violated.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :